loading...
parse
علی بازدید : 0 پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 نظرات (0)
گفتنی است آلبرت انیشتین این معما را در قرن نوزدهم میلادی نوشت. به گفته وی تنها 2 درصد از مردم جهان می توانند این معما را حل کنند و 98 درصد بقیه از عهده ی حل این مسئله بر نمی آیند. اگر شما خود را جزو همان 2 درصد افراد باهوش دنیا میدانید، پس این گوی و این میدان!


توضیح اینکه هیچگونه کلک و حقه ای در معما وجود ندارد و تنها منطق محض میتواند شما را به جواب برساند.

مسئله:

در خیابانی 5 خانه در 5 رنگ متفاوت وجود دارد.
در هر یک از این خانه ها یک نفر با ملیتی متفاوت زندگی میکند.
این 5 صاحبخانه هر کدام نوشیدنی متفاوت مینوشند، سیگار متفاوت میکشند و حیوان خانگی متفاوت نگهداری میکنند.

جزئیات مسئله:

مرد انگلیسی در خانه قرمز زندگی میکند.

مرد سوئدی، یک سگ دارد.

مرد دانمارکی چای می نوشد.

خانه سبز رنگ در سمت چپ خانه ی سفید قرار دارد.

صاحب خانه سبز قهوه می نوشد.

شخصی که سیگار Pall Mall می کشد، پرنده پرورش می دهد.

صاحب خانه زرد سیگار Dunhill می کشد.

مردی که در خانه وسطی زندگی میکند، شیر می نوشد.

مرد نروژی در اولین خانه زندگی میکند.

مردی که سیگار Blends می کشد، در کنار مردی که گربه نگه میدارد زندگی میکند.

مردی که اسب نگهداری میکند، کنار مردی که سیگار Dunhill میکشد زندگی میکند.

مردی که سیگار Blue Master می کشد، آبجو می نوشد.

مرد آلمانی سیگار Prince می کشد.

مرد نروژی کنار خانه آبی زندگی می کند.

مردی که سیگار Blends می کشد، همسایه ای دارد که آب می نوشد.

علی بازدید : 0 پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 نظرات (0)
آقا پسری با دختر خانمی قرار میذارن تا برای ازدواج همدیگرو بیشتر بشناسند، یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است


تا به حال چندین مقاله درباره روابط دختر و پسر (روابط دوستی بین دو جنس مخالف) ارائه شده، اما متاسفانه به علت حجم بالای ایمیلهای دریافتی از سوی دختران و پسرانی که در اینگونه دچار مشکل شده اند لازم دانستم تا مقاله ای جدید در این مورد آماده و در سایت درج کنم.

گامهای اولیه دوستی هایی که امروزه رواج دارند :

رابطه ای بر مبنای دوستی:

یک نگاه، یک پروژه دانشجوئی، محل کار، دانشگاه، مسیر رفتن به مدرسه، اتوبوس مترو تاکسی، اینترنت، خرید و فروش، اس ام اس اشتباه، خیابان، کوچه و ... به هر حال در زمان و مکانی یا بر حسب اتفاق جرقه آشنایی زده میشود و به نوعی آغاز رابطه دوستی بین دو جنس مخالف. مسلما اول هر رابطه ای خوب است و ارتباطات زیاد. با گذر زمان و به میان آمدن احساسات رنگ رابطه تغییر میکند چون دو طرف هدف مشخصی از رابطه دوستی ندارند عموما حجم بالای احساسات را در همان ابتدای رابطه بکار میگیرند تا کم کم احساسات فی مابین دو طرف باعث وابستگی شود برخی ها این وابستگی احساسی را با دوست داشتن و عاشق شدن اشتباه میگیرند همچنان رابطه را ادامه داده تا این وابستگی جای خود را به عادت کردن داده حرفهای تکراری و ...


رابطه بر مبنای شناخت بیشتر برای ازدواج (پیشنهاد رابطه جنسی از سوی پسر):

آقا پسری با دختر خانمی قرار می گذارند تا برای ازدواج همدیگر را بیشتر بشناسند، یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است:

دوست دختر قبلی من بهم خیانت کرد، با من صادق نبود، تو با بقیه دخترها فرق داری، تو دختر پاکی هستی و من به خاطر پاکی تو رو انتخاب کردم.

اگر از این پسر بپرسی چرا شما را دوست دارد جوابهای زیر را خواهید شنید:

دوست داشتن که دلیل نمی خواد، نمیدونم چرا اینقدر دوست دارم، چون تو با بقیه دخترا فرق داری و ...

مدتی کم از رابطه به اصطلاح شناخت برای ازدواج می گذرد ادعای دوست داشتن دو طرف به میان می آید و پسر از دختر درخواست رابطه جنسی دارد. دلایلی که به میان می آورند عبارتند از:

تو اگر من رو واقعا دوست داری باید این رابطه رو با من داشته باشی، تو منو درک نمیکنی من پسرم بهم فشار میاد اگر منو درک میکردی نیازهایم هم برات مهم بود، من و تو متعلق به هم هستیم حتما که نباید اسممون تو شناسنامه هم باشه که بتونیم رابطه جنسی پیدا کنیم، قبل از ازدواج باید با هم رابطه جنسی داشته باشیم که بفهمیم میتونیم پاسخگوی نیازهای جنسی هم باشیم یا نه، تو حتما منو دوست ندرای که پیشنهاد رابطه جنسیم رو رد میکنی.

این شرایطی است که متاسفانه دیر یا زود اکثر دختران در روابط دوستی با آن مواجه می شوند من قصد دارم تا با ارائه مطالب ذیل در این زمینه راهنمای این دسته از دختران باشم.

اولا: یک پسر چرا شما را برای ازدواج انتخاب کرده: مسلما اکثر پسرها فردی را برای ازدواج انتخاب میکنند که طبق گفته خودشان دختر پاکی باشد این موضوع را بارها به دختر بازگو می کنند که تو با بقیه دخترا فرق داری تو دختر پاکی هستی حال سوال اینجاست به نظر شما آیا اگر پسری به پاکی شما ایمان داشته باشد به خود اجازه میدهد تا بواسطه لحظاتی لذت این پاکی زیر پا گذاشته شود؟

دوم: پسرها عموما در پیشنهادات رابطه جنسی خود به دخترها می گویند اگر من رو دوست داری باید به نیازم پاسخ دهی و اگر این کار را نکنی یعنی من رو دوست نداری. سوال اینجاست چرا یک دختر باید با زیر پا گذاشتن عفاف و پاکی خود دوست داشتن خود را به اثبات برساند؟ چرا یک پسر با خویشتن داری و جلوگیری از شهوت و هوس خود دوست داشتن خود را نشان ندهد؟ مگر نه اینکه ادعای دوست داشتن دارد و آیا به این فکر کرده اید که چطور میشود به یک پسر که قادر نیست جلوی نفس خو د را بگیرد برای زندگی تکیه کرد؟

مهم ترین فاکتور: بیش از 90 درصد از روابطی که در آن رابطه جنسی بوجود می آید ازدواج صورت نمیگیرد. بیش از 95 درصد از پسران هرگز راضی نمی شوند با کسی که رابطه جنسی به صورت کامل داشته اند ازدواج کنند. این خاصیت مردان است این در وجود اکثر مردان قرار داده شده است. گرایشهای احساسی پسران پس از رابطه جنسی جای خود را به گرایش جنسی میدهد و فقط بعد از اولین رابطه جنسی رابطه دوستی شما بواسطه انجام رابطه جنسی ادامه می یابد. یک پسر جذب دختری می شود که دیرتر به او راه دهد نه اینکه خود را کامل در اختیار او قرار دهد البته در مورد ازدواج.

و اکثر روابطی (90 درصد) که در آن رابطه جنسی بوجود می آید سرانجامی در پی ندارد. این دست هیچ مردی نیست؛ این در ناخودآگاه پسران نهفته است و غالبا آن دسته از روابطی هم که در آن رابطه جنسی بوجود می آید و به ازدواج ختم می شود به دلایلی همچون (باردار شدن، جلوگیری از آبرو ریزی و...) و حتی اگر چنین هم نباشد در زندگی زناشویی دچار مشکل می شوند. شاید شما فکر کنید دوست پسر شما متفاوت باشد مسلما اگر تجربه کنید پی به محتویات این مقاله خواهید برد.

قانونگذاری در روابطی که برای شناخت بیشتر جهت ازدواج میباشد :

هیچ اشکالی ندارد برای شناخت بیشتر جهت ازدواج ارتباط سالمی وجود داشته باشد اما باید فراموش نکنیم که این رابطه با رابطه دوستی تفاوت دارد و قوانین خاص خود را دارد اولا مدت زمان باید تعیین شود که حداکثر 2 ماه میباشد چون شناخت کامل هیچوقت حاصل نمی شود. با گفتگوی تلفنی زیاد با ارتباط از طریق چت نمی توان به شناختهای اولیه دست یافت و متاسفانه احساساتی که بر دو طرف حاکم می شود هر دو را از شناخت درست منحرف میکند. برای همین به این فکر کنید که پس از این دو ماه ممکن است به این نتیجه برسید که معیارهای یکدیگر را ندارید.

فاکتور مهم: هر زمان فکر انتخاب همسر برای ازدواج هستید باید معیارهایتان مشخص شده باشد (حتما مکتوب باشد) و این معیارهای ثابت شده باشد یعنی باید به سنی رسیده باشید که معیارهای شما برای انتخاب همسر تغییر نکند هر چند که ازدواج سن مشخصی ندارد اما عموما در پسرها سن 26 تا 30 سالگی سنیست که معیارها ثابت شده و در دختران سن 24 تا 27 . البته این شرایط سنی در همه افراد یکسان نیست چرا که بلوغ فکری و رفتاری فرد نیز در این روند موثر است. قبل از به میان آمدن احساسات طرف مقابل را با معیارهای خود مقایسه کنید.

نکته بعدی شهوت در وجود هر مردی پر رنگ است و در وجود زنان هم وجود دارد اما در مردان غریزه جنسی جلو تر از احساسات و در زنان بالعکس است به همین دلیل دختران در صورتی رابطه جنسی برقرار میکنند که واقعا حس کنند از روی دوست داشتن است اما پسران اینگونه نیستند. از اینرو غریزه جنسی میتواند یکی از دلایل پر رنگ ازدواج مردان باشد که گاها خود از آن بی اطلاعند اما امریست طبیعی.

در رابطه ای که برای شناخت است صحبت راجع به مسایل جنسی مناسب نیست، در این زمینه باید در دوران نامزدی صحبت کرد (نامزدی قبل از عقد) نکته مهم اینکه سعی نکنید موقعیت و وجه اجتماعی طرف مقابل شما باعث بشود تا هویت فردی وی را نادیده بگیرید شما در زندگی با هویت فردی آن طرف روبرو هستید نه وجه و موقیعت اجتماعی طرف مقابل (هر انسان دو شخصیت اجتماعی و فردی دارد که متاسفانه در اکثر آدمها تفاوت رفتاری و گفتاری بین این دو هویت زیاد است بعنوان مثال یک استاد دانشگاه، یک دکتر، یک شخصیت برتر اجتماعی دارای وجه اجتماعی مناسبی است شاید رفتارهای مودبانه و با کلاسی در اجتماع از خود نشان دهد اما در منزل یا در حین عصبانیت هویت فردی آن باعث بشود تا الفاظ یا رفتارهای نامناسبی از خود نشان دهد).

مورد بعدی اگر هدف یک پسر ازدواج باشد هر چه زودتر خانواده را در جریان میگذارد حتی اگر شرایط آن مهیا نبود مسلما قرار نیست آدم منتظر بماند تا همه شرایط ایده آل برایش فراهم شود چون اگر منتظر این زما ن بماند شاید چند سالی به طول بینجامد و هیچکس انتظار ندارد که از همان اول زندگی هر پسر صاحب خانه صاحب اتومبیل دارای مدرک و شغل مناسب و ... باشد. ادامه رابطه شناخت باید با اطلاع خانواده ها باشند چرا که خانواده نقش مهمی دارد.
علی بازدید : 1 پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 نظرات (0)
مغز یک نوزاد در رحم بسیار سریع رشد می‏کند و طی یک یا دو ماه از چند سلول، به پیچیده‏ترین ساختار طبیعت تبدیل می‏شود و در ادامه جنین در ششمین ماه بارداری توانایی‏های مهمی کسب می کند که همگی تحت کنترل مغز او هستند.


از تفاوتهای دختران و پسران چه می دانید؟

در هنگام تولد، مغز نوزاد هنوز به طور کامل شکل نگرفته است و تنها به اندازه یک سوم اندازه واقعی رشد کرده است زیرا مدت زیادی طول می‏کشد تا مغز کامل شده و به شکل تکامل یافته خود دست یابد.

سپس در سال اول تولد، تراکم سیناپسهایی(سیناپس به محل اتصال سلولهای عصبی گفته می شود) که در مغز ایجاد می‏شود به سرعت افزایش یافته و همان فرآیندی که قبل از تولد آغاز شده است ادامه می‏یابد. ولی در حدود ده ماهگی میزان افزایش سیناپسها متوقف شده و از یک سالگی تا پایان عمر ثابت می ماند.

از همان اوایل، تفاوت‏های جنسیتی در مغز نوزادی که هنوز متولد نشده است، مشهود است. یکی از این تفاوت‏ها آن است که قسمت‏های راست و چپ مغز در پسرها ارتباطات کمتری به نسبت دختران پیدا می کند.

بنابر همین تفاوت‏ها، مطالعات اخیر نشان داده که پسرها در برخورد با انواع خاصی از مسائل (مانند امتحانات هجایی یا جدول کلمات) تنها از یک طرف مغزشان استفاده می‏کنند، در حالیکه دخترها از هر دو طرف استفاده می‏کنند.

نیمه‏ راست مغز همچنان که رشد می‏کند، سعی می‏کند ارتباطاتی با نیمه چپ مغز برقرار کند اما در پسران(البته در دوران کودکی) نیمه چپ آمادگی ایجاد ارتباطات را ندارد و لذا این «اتصالات» صورت نمی‏گیرد و در عوض سلول‏ها به نیمه راست، یعنی جایی که از آن آمده‏اند، باز می‏گردند لذا اتصالات در نیمه راست مغز غنی‏تر صورت گرفته و همین وضعیت باعث موفقیت پسران در حل مسایل ریاضی (در زمان تحلیل ، بررسی و حل مسایل ریاضی نیمکره راست مغز بیشترین فعالیت را دارد) است.

از طرف دیگر در دختران ارتباط بین دو نیمکره با موفقیت بیشتری برقرار شده و لذا باعث می‏شود که توانایی‏های کلامی دختران بسیار بالاتر باشد.

دختران در سال‏های اولیه مدرسه در مقایسه با پسران هوشبهر بیشتری دارند و نمرات بهتری را می‏آورند ولی در دوران دبیرستان و دانشگاه این تفاوت ها کاهش می‏یابد.

در 7-6 سالگی، هنگامی‏که کودکان آموزش جدی را شروع می‏کنند، از آنجا که در این سنین پسران(به طور مقطعی) از لحاظ ذهنی بین 12- 6 ماه عقب‏تر از دختران هستند،«هماهنگی حرکتی ظریف» (مانند نگهداشتن مداد یا استفاده از قیچی) در آنها(پسران) دیرتر شکل می‏گیرد. مطابق با این مساله، اینکه پسران و دختران از 5- 4 سالگی به کودکستان بروند عالی است، زیرا آنها(هم دختران و هم پسران) توانایی اجتماعی را کسب می‏کنند اما به نظر می‏رسد که پسران بیشتر از دختران به این آموزش‏ها نیازمند هستند و شاید لازم باشد بنا بر تشخیص والدین و یا مربی، کودکان پسر، مدت زمان بیشتری را در کودکستان سپری کنند .

پسران با دختران متفاوتند

کسانی‏که نیمه راست مغزشان پیشرفته‏تر است (مانند پسران) از مزایایی نیز برخوردار هستند. پسران علاوه بر آنکه توانایی‏های ریاضی بهتری دارند، اهل عمل نیز هستند و اگر با مشکلی برخورد کنند می‏خواهند آن را برطرف سازند و بنابراین خیلی زودتر از دختران دست به کار می شوند.

از آنجاییکه در پسران نیمه راست مغز هم احساسات و هم فعالیت‏ها را کنترل می‏کند، بنابراین پسران به احتمال زیاد، زودتر وارد عمل می‏شوند. در حالیکه در دختران نیمکره‏های مغز تخصصی‏تر کار می‏کند یعنی نیمکره راست مرکز فعالیت‏های ریاضی و نیم‏کره چپ مرکز تکلم و بیان احساسات است . لذا پسران نیاز به تلاش بیشتری دارند تا به نیمکره چپ خود رجوع کنند و کلماتی برای توضیح احساسات، که در نیمکره راست مغز ثبت می‏کند، بیابند. در حالیکه دختران در این زمینه موفق‏ترند و در بیان احساسات بسیار بهتر عمل می‏کنند.

بطور کلی مطالعات دقیق علمی نشان داده است که دختران در سال‏های اولیه مدرسه در مقایسه با پسران هوشبهر بیشتری دارند و نمرات بهتری را می‏آورند ولی در دوران دبیرستان و دانشگاه این تفاوت ها کاهش می‏یابد.

دختران در استعداد کلامی برترند و پسرها در استعداد فضاییدختران و پسران به طور متوسط در قلمروهای مختلف هوشی الگوهای عملکرد متفاوتی دارند. در دوران کودکی، دختران در آزمون استاندارد شده توانایی کلامی بهتری نسبت به پسران دارند (خواندن، روانی کلامی، درک کلامی). در دوران دبستان دختران و پسران در حساب یکسان عمل می‏کنند ولی در دوران دبیرستان پسران در حساب و ریاضیات عملکرد بهتری نسبت به دختران دارند اما این تفاوت درمرحله دانشگاه کاهش می یابد.

اما ذکر این مطلب ضروری است که الگوهای موفقیت برای پسران و دختران (در زمینه‏های کلامی، غیرکلامی، ریاضی و...) وابسته به قالب‏های فرهنگی است که بر اساس آن رفتار مناسب برای دختران و پسران تعیین می‏شود.

برای مثال کودکان ما از همان دوران کودکی می‏آموزند که خواندن، هنر، مهارت‏های کلامی و ... قالب‏های زنانه است و مهارت‏های مکانیکی، ورزش و ریاضی‏ از لحاظ اجتماعی مردانه تلقی می‏شود لذا به نظر می رسد این تفاوتهای میان دو جنس، تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط فرهنگی جوامع نیز قرار گرفته است.

در انتهای باید عنوان شود که قطع نظر از نوع تبیینی که در مورد تفاوت دختران و پسران ارائه شده در حال حاضر ما می‏دانیم که تفاوت‏های بارز و قطعی میان دختران و پسران در چند زمینه محدود وجود دارد. مثلا دختران در استعداد کلامی برترند و پسرها در استعداد فضایی. در عین حال توانایی محاسبات عددی اندکی در پسران پیشرفته‏تر از دختران است و از طرف دیگر دختران در انجام حرکات ظریف و همچنین بین احساسات قویتر از پسران عمل می کنند. اما باید توجه داشت که تفاوت‏های عنوان شده، غالباً مربوط به میانگین‏های جمعیت است و برای قضاوت در مورد یک فرد خاص (یک دختر یا یک پسر) نباید به کار رود. زیرا ما دخترانی داریم که از لحاظ استعداد تجسم فضایی با قوی‏ترین پسران مقابله کرده و در عوض پسرانی داریم که در مهارت‏های کلامی، از قوی‏ترین دختران پیشرفته‏ترند.

لذا هیچکس نمی تواند ادعا کند که توانایی ذهنی در دختران بالاتر است یا در پسران. بلکه میان این دو جنس تفاوتهایی وجود دارد و این تفاوتها ناشی از برتری یک جنس بر جنس دیگر نیست
علی بازدید : 1 دوشنبه 09 اردیبهشت 1392 نظرات (0)
رفتم مغازه میگم آقا مرگ موش میخوام، میگه برای موش های خونتون میخواین، پ نه پ میخوایم بریزیم تو خورشتمون خوش رنگ شه! - رفتیم بلیط کانادا بگیریم، زنه میگه سیاحتیه؟ میگم پـــ نه پــــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد! - سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟ میگه اذییتتون میکنه؟! پـــــــ نه پــــــــ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!!!! - رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟ پـــ نه پـــــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم! - رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه 2 تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛ میگه: میخوای ببریشون؟ پــ نه پـــ اومدم کتابا رو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا! - سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟... میگم پــــ نه پــــ دعای ابوحمزه ثمالیه! - رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم، مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟ میگم: پــ نه پـــ همین جا میخورمش. - رفتم آزمایش ادرار. یارو میگه ادراره؟ میگم: پـــ نه پـــــ سکنجبین برو کاهو بیار بزنیم توش بخوریم! - کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟ پ نه پ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم. - داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم اومده میگه جدی حال میده؟ میگم پــ نه پــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم! - تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می خوای گاز بزنی؟ پـــ نه پـــ من می خوام لیس بزنم... - رفتم بانک پول بگیرم کارمنده میگه پول رو میبرین؟ گفتم پـــ نه پــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم.... - رفیقم شمارمو می خواست, گفتم: یادداشت کن 0932 گفت: تالیا داری؟ پ نه پ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد! - رفتیم غار علیصدر. به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه! پــ نه پـــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!! - با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم صف 40 متری نوبتم شده یارو میگه نون می خوای ؟ پـــ ن پـــ تا الان قطار بازی می کردیم واگن آخرم بودیم. - تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه دزد بود؟ میگم پـــ نه پــــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه - رفتم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه. میگه: یعنی فاسد شده؟ میگم پـــــــــ نه پـــــــ مونده جا افتاده. - دارم از گرما میمیرم، خودمو مثله چی دارم باد میزنم، بابام میاد میگه چیه؟ گرمته؟؟؟؟ پـــــ نــه پـــــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم. - تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای خودتو بشوری؟ پ نه پ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال. - به یارو راننده میگم: آقا اگه میشه یکم سریعتر. الان هواپیما میپره... میگه: بسلامتی مسافرین؟... پــ نه پـــ... فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش! - رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟ میگم پــــ نه پــــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه. - رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟ پـــ نه پـــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه. - رفتم سم بخرم واسه سوسک یارو میگه میخواین سریع بمیره؟! پـــ نه پـــ میخوام شکنجش کنم ازش اعتراف بگیرم!! - دم دستشویی عمومی واستادم تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، میبینه دارم پیچ و تاب میخورم میگه دستشویی داری؟؟ میگم پـــ نه پـــ ، دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی میکنم! - رفتیم رستوران، میگم 2 تا جوجه لطفا، میگه جوجه کباب؟ پـــ نه پــــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز! - به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر. میگه گرفتم وصل کنم؟ ... پـــ نه پـــ فوت کن, قطع کن - زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟ پـــ نه پــــــ یه پلیس 110 میخوام, بقیش هم آدامس بدین! - به مامانم میگم من میرم کارواش، میگه ماشینم میبری؟ میگم پـــ نه پــــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم! - یارو اومده می بینه همکارم توی اتاق نیست باز می پرسه خانم فلانی نیست؟ پـــ نه پـــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خط کش بزن در بیاد. - مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟ میگم پـــ نه پــــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن! - حواسم نبود با صورت رفتم تو در، میگه ندیدیش؟ میگم پـــ نه پــــــ من دارکوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو. رفتم دکتر میگم: دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟! پـــ نه پــــــ میخوای واسم دعا کن تا خوب بشم!!!! - زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن... میگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟ میگم پـــــــ نه پـــــ مرکز نخبگان ایران - حدود 3 صبح بود رفتم سر یخچال تنگ آب رو برداشتم آب بخورم، دوستم بلند شده میگه می خوای آب بخوری؟ گفتم پـــ نه پــــــ ، تو خواب یادم افتاد به گلا آب ندادم می خوام بهشون آب بدم! - میگه امتحان چی داری؟؟؟ میگم وصایا,,, میپرسه وصایای امام؟؟؟ پـــ نــه پــــ... وصایای الیزابت تیلور - سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید. میگه پیاده میشی؟ پــــــ نــه پــــــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم...!! - با گل رفتم بیمارستان، نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین، گفتم پ نه پ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات... - کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟ پـــ نــه پــــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ شه، بشه عصای دستم! - رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟ پــــ نه پــــ خار داشته باشه... - دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟ میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟ پـــ نــه پــــــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم. - طوطی گرفتم فامیلمون اومده میگه اااااااااااااااااااااااا طوطیه؟ پـــ نــه پــــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم! - داشتم تلویزیون میدیدم بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!! پـــ نه پـــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!!! - رفتم واسه استخدام, یارو میگه اومدی واسه استخدام؟ پ نه پ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم! - میگم بابا... تصمیمم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم... میگه میشناسیش؟ میگم آره. میگه مجرده؟پـــ نــه پــــــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری. - با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ پـــ نــه پـــــ دو تا زنبوریم اومدیم استخدام شیم! - دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم. میگه شما سوال داری؟ پـــ نــه پــــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ... - رفتم پیژامه از کمد برداشتم پوشیدم بابام میگه از تو کمد برداشتی؟ پـــــ نه پـــــــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم. - میگم آقا شهید همت کجاس؟ میگه بزرگراه شهید همت؟ میگم پــــ نه پـــــ می خواستم خودشو پیدا کنم یه خانواده ای رو از نگرانی در بیارم!!! - به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم.میگه نمره میخوای؟ گفتم پـــــ نه پــــــ... نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 248